سوال اصلی اینه که "چرا بیمارستان های جامعه اسلامی ما مطابق با قوانین اسلامی نیست؟"
چرا ما اینقدر به بعضی مسائل که طرف با اراده خودش انجام میده، حساس هستیم و اعتراضات آشکار و مکرر داریم (که البته باید هم حساس باشیم و اعتراض کنیم) ، اما در مواردی که طرف خودش نمیخواد اشتباهی در موردش صورت بگیره و این داره آشکارا اتفاق میفته، صدامون درنمیاد؟!
خانومه داره داد میزنه که نمیخوام با من تو این حالتِ غیر اسلامی این رفتار رو بکنید، اما اونا چون فکر می کنند که این وضعیتِ فعلی که برای خودشون عادی شده، قانونیه(!)، در مواردی بدون هیچ اهمیتی به زور اون کار رو در مورد اون خانوم با اون وضع پوشش انجام میدن و هیچ اهمیتی هم به اعتراضات بیمار و همراهان بیمار نمیدن....
این تجاوز آشکار به حقوق بیمار است.... بالاخره یه بیمار تو اون وضعیت تا حدی می تونه شرایط رو نپذیره و اعتراض کنه، گاهی اونقدر حالش بده و بهبودیش مهم و فوریه که نمیشه بیشتر از اون کاری انجام داد. همراهان بیمار هم که یا بی غیرت و گلابی تشریف دارن و یا اعتراض می کنند و کسی اونجا براشون تره هم خورد نمی کنه.... در صورتی که کادر بیمارستان باید خودشون رو "در خدمت" مردم ببینند، نه اینکه فکر کنند مردم چیزی از آداب و اصول درمانگاه ها بلد نیستند و فقط یه سری عقاید عامیانه دارند و طبق اون صحبت و اعتراض می کنند!....
طرف یه عمری تلاش کرده یه تار موش جلوی نامحرم مشخص نباشه، بعد الان باید تو چه وضعی چه چیزهایی رو تحمل کنه!.... شاید بشه گفت ادامه زندگی برای اون خانوم به نظرم دیگه اصلا معنی (یا حداقل ارزشی) نمی تونه داشته باشه....
بعضی از پزشکان و کادر بیمارستان ها خودشون هم از وضعیت رفتار با زنان در بیمارستان ها ناراضی اند، اما چون زورشون به باقی همکارانشون نمی رسه یا اینقدر محکم و قوی نیستند که حداقل در حوزه اقدامات خودشون اعتراضی بکنند، اونطور که باید عکس العمل نشون نمیدن.... شنیده میشه که بعضی هاشون به اطرافیان خود می گن که اگر بدونید تو بیمارستان ها در مورد زنان چه وضعیتی وجود داره، میذارید زن و دخترتون از شدت درد بمیرن، اما نمیارینشون بیمارستان....
چرا بیمار و همراهانش به جای اینکه فقط به فکر بهبودی باشند، باید دغدغه نوع پوشش و رفتارهای نابه جا (و البته به نظر کادر بیمارستان ها قانونی!) بابیمار رو هم داشته باشند؟ طرف رفته تو بخش و خواهرش رو با چه وضعیتی از نظر پوشش دیده و اعصابش کلی به هم ریخته.... حالا اگر به جای برادرش یه نفر دیگه میومد تو اتاق، چی؟ چرا متوجه نیستید اگر برای شما این مسائل مهم نیست، عده ای هم هستند که حاضرند تمام زندگیشون رو برای پوشوندن یک تار موشون بدهند (تا چه برسد به باقی پوشش). شما وظیفه دارید در خدمت تأمین آسایش و آرامش این نوع بیماران هم باشید....
برای چی باید افرادی که بیمار زن رو جابه جا می کنند، مردان باشند؟! که خانومه مجبورباشه بگه نمیخوام به من دست بزنید و من خودم میرم رو تخت، و اونا میگن خودت (با توجه به حال و اوضاع بدت) نمیتونی، و اون با چه زحمتی خودش رو بندازه رو تخت و.... چرا نباید چند تا خانوم رو مسئول اینجور کارها قرار بدید؟ این مسأله به نظرتون مهم نیست یا افراد لازم برای این کار رو ندارید؟! تازه این از سطح پایین ترین مسائلیه که گاهاً رخ میده و موارد بسیار وخیم تری وجود داره که برای بعضی ها به هیچ وجه قابل تحمل نیست....
دیگه فکر نکنم لازم به توضیح باشه که عادی شدن یک سری مسائل برای برخی از کادر بیمارستان و اینکه کسی منظور بدی نداره، به معنی صحیح بودن اون کار و توجیه کننده کار اشتباه صورت گرفته نیست.
من موندم با این همه اعتراضات جسته و گریخته (و البته وسیع) مردمی و با اینکه پای صحبت هر کی در این مورد میشینی، کلی اعتراض و ناراضایتی از وضع موجود داره، چرا صدای هیچکی اون طور که باید و شاید درنمیاد یا شاید هم فکر می کنند مسئولین اونطور که باید، رسیدگی نمی کنند.... متنفرم از کسانی که می تونند کاری بکنند، اما این مسأله رو جدی نمی گیرند.....
مگه تو اسلام حضور مرد در هنگام زایمان زن حرام نیست؟ پس چرا این مورد رعایت نمیشه (حتی الان هم که وضع بهتر از سابق شده، باز شنیده میشه که به عناوین مختلف در موارد متعدد رعایت نمیشه). تازه وقتی خانومه میگه که نمیخوام این شرایط رو قبول کنم، پزشکه (که خودش خوب می دونه حق با خانومه است) عصبانی میشه و داد میزنه که باید این کار رو بکنی....
حالا درسته (متأسفانه) همه چیز ما تقلید از خارجی هاست و بعضی ها یه کم فکر نمی کنند که تو فلان مورد ما درست میگیم و نه خارجی ها، و ما باید طبق قوانین اسلامی خودمون رفتار کنیم، اما بدونند که حتی تو کشورهای خارجی هم خیلی وقتها همین که متوجه میشن طرف مسلمونه و یک سری مسائل براش مهمه، رعایت وضعیتش رو می کنند.... بارها شنیدیم که بیمارستان هایی تو کشورهای خارجی وجود دارند که بیمار حق داره زن یا مرد بودن پزشک خودش رو انتخاب کنه و نوع رفتاری که با بیمار صورت می گیره، خیلی بهتر از بیمارستان های کشور اسلامی ماست (متأسفم واقعاً) و بیمار از نظر روانی در آسایش بیشتری به سر می بره....
حتی در بسیاری از بیمارستان هایی که اسما و ظاهرا مخصوص زنان هست و قراره در بخش های مختلف آن از کادر زن برای بیماران زن استفاده بشه، باز هم دیده میشه که به عناوین و دلایل مختلف، مردان حضور دارند! و این یعنی آن بیمارستان دیگر مخصوص زنان نیست و این برچسب را از رویش بردارید....
اصلا اگر نگیم 100 درصد، باید قبول کنیم که (به نظر من) حداقل بخشی از افسردگی پس از زایمان در زنان به خاطر رفتارهای زشت و غیر انسانی و غیر اسلامی است که در بیمارستان با زنان صورت می گیرد (پای صحبت اونها یا حتی خیلی از پزشکان بشینید، متوجه میشید).... درسته که برای برخی از زنان این مسائل مهم نیست (اونها خیلی چیزهای دیگه هم براشون مهم نیست) و برای عده ای با اینکه مهم است، اما اعتراض خاصی نمی کنند، اما برای عده ای هم واقعا غیر قابل تحمل است و مسئولین باید پاسخگوی نیازهای این عده هم باشند. چرا که در جامعه اسلامی زندگی می کنیم و این انتظار زیادی نیست که کسی بخواهد با او اسلامی رفتار شود.
باز هم برای من این سوال وجود داره که آیا این مسأله کم اهمیتی است که مسئولین و سخنوران که راجع به همه چیز صحبت می کنند و دغدغه دارند، اینقدر بی اعتنا و راحت از کنار آن رد می شوند؟ یا امکانات خاصی لازم دارد؟
نگید پزشک زن کم داریم که کسی باورش نمی شوداین دغدغه شما باشد، چون تا جایی که من اطلاع دارم، هنوز هم اصرار بر اینه که تعداد دانشجوهای پسر ورودی به رشته پزشکی بیشتر از دانشجویان دختر باشد.....
چرا نباید قانونی باشه که رک و محکم همه چیز رو طبق اسلام حقیقی مشخص کنه و جلوی خلافکاران بایسته؟ آیا این وظیفه مجلس نیست که سخت و شدید پیگیر ماجرا باشه؟
مشکلاتی که گفته شد، در مورد مردان و زنان هر دو وجود داره، اما ضرری که زن در این مورد می کنه، قابل مقایسه با موارد مشابه در مورد مردان نیست.... هر چند در مورد بیماران مرد هم باید از کادر مرد استفاد بشه، اما برای زن این ضرورت بی نهایت بیشتره و اوضاع هم در مورد زنان در بیمارستان ها وخیم تر است....
نمی دونم مسئولین آیا ترسی از مواجهه با مخالفان (اعم از مردم عادی و کادر درمانی) دارند یا امکانات لازم را ندارند (که این توجیه مناسبی نیست و قابل حل است). به هر حال لازم دونستم این مسأله رو اینجا بگم، شاید که کسی که هنوز براش این فجایع عادی نشده، احساس مسئولیت کنه و به این وضع نابسامان رسیدگی کنه، چرا که اهمیتش کمتر از خیلی از مسائل دیگه که دغدغه شماست، نیست....